خرید زندگی
سندی برای تحول، ۸

سند تحول راهبرد آموزش وپرورش یا آموزش راهبردها

سند تحول راهبرد آموزش وپرورش یا آموزش راهبردها

خرید زندگی: سند تحول آموزش وپرورش با وجود این که برای نظم بخشی به کنش های تعلیمی و تربیتی ما نگارش یافت اما خود تبدیل به یک زخم ترمیم نیافته و مزمن شده که حل کردن آن برای مدیران، مستبعد جلوه می کند.


به گزارش خرید زندگی به نقل از مهر، یکی از اشکالات پیش روی ما در اجرای سند تحول بنیادین آموزش وپرورش این بوده است که تا حالا خیلی از راهکارهای سند تحول بصورت عملی و ملموس اجرائی نشده و آن بخشهایی هم که به اجرا درآمده؛ در مقیاسی کوچک بوده و در سراسر کشور نتایج آن دیده نشده است. تعدادی از بندهای سند آن طور که خیلی از معلمان به مهر گفتند؛ دارای ادبیاتی ناملموس و ناآشنا برای تعدادی از معلمان است. اما حتی آن دسته از راه حل ها و اهدافی هم که به گونه ای ساده و روان بیان شده؛ چندان اجرائی نشده است. حجت الاسلام محمد رحمانی رییس مرکز راهبردی اکوسیستم تربیتی (مرآت) و از نظریه پردازان نظام تربیتی است که در یادداشتی اختصاصی برای خبرگزاری مهر به این مساله اشاره نموده است که چگونه یک سند دقیق، کامل و جامع در مرحله اجرا اینگونه لنگ می زند و بعد از دوازده سال آن طور که انتظار می رفت؛ خبری از اجرائی شدن آن نیست. این یادداشت بدین شرح است: راهبرد آموزش وپرورش یا آموزش وپرورش راهبرد!!! تحول در هر سازه ی اجتماعی و فرهنگی، خود پدیده و حقیقت عینی و بیرونی است که می بایست با نگاهی پدیدارشناسانه، ساحت ها و ابعاد مختلف آنرا واکاوید؛ در صورتیکه امروزه به موضوع تحول نهادی به عنوان یک پدیده ذهنی و سوبژکتیو نگاه شده و مبتنی بر این نگاه ذهنیت گرای محض، الزامات عینی برای آن متصور نمی شوند. نگاه عینیت گرایی به تحول در زیست تاریخی خود همیشه قائل به سه گام اساسی بوده است: طراحی، اجرا و بازخورد گیری. بدیهی است که تصورات ذهنی ما از تحول سازمانی و اجتماعی، آنگاه که در مرتبه ی تجرد علمی قرار گیرد، امتداد عینی پیدا نکرده و در خارج محقق نمی شود؛ بر این اساس برنامه ریزی تحول نیازمند امتداد نظری و عملی است. بصورت خاص در موضوع آموزش و پرورش، پدیده «سند تحول آموزش و پرورش» در یک دهه گذشته با وجود این که برای نظم بخشی به کنش های تعلیمی و تربیتی ما نگارش یافت اما خود تبدیل به یک زخم ترمیم نیافته و مذمن گردیده که حل کردن آن برای مدیران، مستبعد (دور از ذهن) جلوه می کند.
این در حالیست که رهبر معظم انقلاب همیشه بر امتداد این سند تاکید داشته و بصورت نمونه در دیدار با مدیران وزارت آموزش وپرورش در سال ۱۳۹۹ فرموده اند: «مجموعه سند تحوّل بایستی بطور کامل برنامه ریزی شده باشد؛ یعنی با خطوطِ مشخّص، مثل این شعبه های آب و شبکه های آبیاری ای که آب سد را می رساند به مزرعه و می رساند به زمین. این برنامه عملیّاتی شما این است؛ باید بتواند آن کلّیّات را، آن مفاهیم کلّی را، آن خواسته ها را بصورت عملیّاتی، مشخّص، در بخش های مختلف -چه بخش های علمی، چه بخش های پرورشی و تربیتی- به آنجاها برساند و عملیّاتی کند.» بنظر می رسد یکی از چالش های اصلی ما در این زمینه این است که گرچه ما در گام اول توانسته ایم به یک سند اولیه راهبردی برسیم، اما در پیاده سازی و اجرای آن کماکان گرفتار چالش ایم و بخش عمده ای از این مساله به سبب فقدان «سواد راهبردی» در سیاستگذاران و مدیران میانی در یک دهه گذشته بود. گرچه ما در مرتبه تدوین نیازمند این بودیم که یک فیلسوف تعلیم و تربیت، بصورت بندی ادبیات نظری مبتنی بر چارچوب های یک مدیر راهبردی نماید، اما در گام دوم، جایگاه این دو نقش تغییر یافته و می بایست پیاده سازی، ازطریق یک مدیر راهبردی و با نظارت و کنترل یک فیلسوف تعلیم و تربیت صورت پذیرد. علت هم واضح است؛ و آن چیزی جز اصالت بخشی به دانش مدیریت و راهبری سازمانی به عنوان یک دانش مستقل و اولویت دار نیست.
گرچه در گام اول توانسته ایم به یک سند اولیه راهبردی برسیم، اما در پیاده سازی و اجرای آن کماکان گرفتار چالشیم و بخش عمده ای از این مساله به سبب فقدان «سواد راهبردی» در سیاستگذاران و مدیران میانی است. اصولاً فرهنگ حاکم بر انتصابات در کشور ما به شکلی است که صرف تخصص در یک موضوع، شایستگی لازم را برای کسب جایگاه راهبری آن موضوع رقم می زند در صورتیکه دانش تربیت با دانش مدیریت نهاد تربیت، دانش پزشکی با دانش مدیریت نهاد پزشکی (بیمارستان)، دانش فوتبال با دانش مدیریت نهاد فوتبال (فدراسیون) و امثال آن کاملاً متمایز - اما در عین حال مرتبط - است. ما امروز در کشور خود می بایست از صاحب نظر پروری در عرصه مبانی گذر کرده و به تربیت سیاست گذار و مدیر لایه میانی و صفی تمرکز نماییم. مدیرانی که از طرفی فهم لازم از ادبیات نظری را داشته باشند و از جانب دیگر توانمندی لازم برای مدیریت عرصه در آنها وجود داشته باشد. سند تحول در گام اول نیازمند «مدیران تحول» است گزارشاتی که بصورت رسمی و غیر رسمی توسط وزارت و آموزش وپرورش نسبت به چالش ها و موانع و دستاوردهای سند تحول در یک دهه گذشته انتشار یافته است نشان میدهد که تمام موانعی که در ادبیات مدیریت راهبردی، بصورت اولیه و پیش فرض، در پیاده سازی هر استراتژی قابل تصور است، اکنون در آموزش وپرورش وجود دارد؛ از - لطمه های ناظر به طراحی از قبیل گسست نظری در لایه بنیادین و نگاه کثرت گرایانه و کامل گرایانه به حوزه برنامه ریزی
- لطمه های ناظر به اجرا از قبیل فقدان یک فهم مشترک در میان ذی نفعان و مقاومت طبیعی ساختار آموزش و پرورش
- لطمه های ناظر به نظارت از قبیل فقدان شاخص سازی و فقدان سازوکار سنجش بنظر می رسد سند تحول در گام اول نیازمند «مدیران تحول» است. مدیرانی که با ادبیات سیاستگذاری، راهبردنگاری، مدیریت تحول و … آشنا باشند و مسیر گذر کرده را مجدد واکاوی نکنند. مدیرانی که بجای راهبردنگاری صرف، خود عامل به راهبرد و پرورش یافته یک نظام راهبردی باشند.

1402/03/03
14:35:54
5.0 / 5
424
تگهای خبر: آموزش , اجتماعی , پزشك , ساخت
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۵ بعلاوه ۳
خرید زندگی