طی یادداشتی مطرح شد؛
عملکرد سیاسی حضرت زهرا (س) از نقاط عطف تاریخ اسلام است
به گزارش خرید زندگی، یک پژوهشگر مطالعات جنسیت و خانواده طی یادداشتی اظهار داشت: عملکرد سیاسی حضرت زهرا (س) از نقاط عطف تاریخ اسلام است.
به گزارش خرید زندگی به نقل از مهر، ابوالفضل اقبالی، یک پژوهشگر مطالعات جنسیت و خانواده طی یادداشتی اظهار داشت: عملکرد سیاسی حضرت زهرا (س) از نقاط عطف تاریخ اسلام است. جزئیات این یادداشت به شرح ذیل است؛ حضور مؤثر اجتماعی یکی از عناصر هویتی زن مسلمان است. اسلام برای زنان سهم مهمی در ولایت اجتماعی قائل بوده و جامعه اسلامی برای تعالی و نیل به اهداف خود ناگزیر از کاربست این ظرفیت مهم زنانه است. نگاه اسلام به زنان با رویکرد سنتی نسبت به زن که صرفا قائل به خانه نشینی زنان است کاملا متفاوت و مغایر است. بنابراین یکی دیگر از مؤلفه ها و ابعاد سیره و شخصیت حضرت زهرا (س) حضور فعال و مشارکت ایشان در مناسبات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی عصر خویش است. حضرت زهرا (س) با بیان احکام و معارف اسلام، زنان را به وظایفشان آشنا می ساخت. حضرت فاطمه (س) نه تنها از فراگرفتن دانش خسته نمی شد، بلکه در یاد دادن مسائل دین به دیگران از حوصله و پشتکار فراوانی برخوردار بود. در روایات است که روزی زنی نزد فاطمه (س) آمد و اظهار داشت: مادر پیری دارم که در مورد نماز خود اشتباهی کرده و مرا فرستاده تا از شما سوالی بپرسم. زهرا (س) سؤال او را پاسخ فرمود. زن برای دومین بار و سوم آمد و مسأله پرسید و پاسخ شنید، این کار تا ده بار تکرار شد و هر بار آن بانوی بزرگوار، سوال وی را پاسخ فرمود. زن از رفت و آمدهای پیاپی شرمگین شد و اظهار داشت: دیگر شما را به زحمت نمی اندازم. فاطمه (س) فرمود: باز هم بیا و سؤالاتت را بپرس، تو هر قدر سوال کنی من ناراحت نمی شوم، چونکه از پدرم رسول خدا (ص) شنیدم که فرمود: روز قیامت علمای پیرو ما محشور می شوند و به آنها به اندازه دانش شان خلعت های گرانبها عطا می شود و اندازه پاداش به نسبت میزان تلاشی است که برای هدایت بندگان خدا کرده اند. حضرت فاطمه (س) از کودکی در خیلی از حوادث و مخاطرات صدر اسلام حضور داشته و شاهد فشارهای سیاسی و اجتماعی قریش بر پیامبر (ص) و مسلمانان در مکه و تلاشهای پیامبر (ص) برای مقابله با این فشارها بودند. بعد از رحلت ابوطالب کفار قریش بر آزردن پیامبر (ص) افزودند. با شدت گرفتن این فشارها و هجرت پیامبر (ص) به مدینه، حضرت فاطمه (س) هم با چند تن از زنان به کمک حضرت علی (ع) به مدینه مهاجرت کرد و در جریان نوپای اسلامی و مسیر ساختن جامعه آرمانی گام به گام با پیامبر (ص) همراهی کرد. اساسی ترین نقش آفرینی حضرت فاطمه (س) در زمینه سیاست، اجتماع و فرهنگ جامعه اسلامی در دوران کوتاه حیات ایشان بعد از رحلت پیامبر (ص) بوده است. عملکرد سیاسی حضرت زهرا (س) در دفاع از حریم ولایت، بعد از رحلت پیامبر اکرم (ص) تا زمان شهادت ایشان، از نقاط عطف تاریخ اسلام است. آن زمان از پرمخاطره ترین دوره زندگی ایشان و همچون سرنوشت سازترین مقاطع تاریخ اسلام بوده است. پیامبر (ص) در اولین فرصت فراهم آمده بعد از هجرت و برای اجرای همه جانبه احکام و قوانین اسلام حکومت اسلامی تشکیل داد و چون این مهم را منحصر به زمان خود نمی دانست جانشین خویش را هم معرفی نمود. اما بعد از رحلت ایشان و به رغم سفارش های مکررشان به جانشینی امام علی (ع) دیگران به قدرت سیاسی رسیدند و مردم حمایت مؤثر خود را از امام علی (ع) دریغ کردند. این مسئله و عوامل دیگر باعث شد امیر مؤمنان (ع) از درگیری آشکار با دستگاه حکومت صرف نظر کند اما اساسی ترین واکنش را حضرت فاطمه (س) نشان داد. ایشان بعنوان یادگار پیامبر (ص) و کسی که بنا بر روایات فریقین، خشم و رضایتش، معادل خشم و رضای خدا و پیامبر (ص) بود، با بیان موضع صریح خود در واقع موضع پیامبر (ص) و خدا را در مخالفت با حاکمیت جدید سیاسی و اندیشه ها و اقدامات آن نشان داد و با مخاطبانش اتمام حجت کرد. ایشان حتّی در یک احوالپرسی ساده، مسائل سیاسی را مطرح می کرد؛ بعنوان مثال: یک روز از روزهای آخر عمر حضرت زهرا (س)، اُمّ سَلَمه (یکی از همسران پیامبر) برای احوالپرسی به بالین ایشان آمد و عرض کرد: «حالت چطور است؟!» حضرت زهرا (س) در پاسخ فرمود: «صبح کردم در حالیکه در بین حزن شدید و اندوه بزرگ هستم، از یک سو جدایی و فراق پیامبر (ص)، و از طرفی ظلمی که به وصی او علی (ع) روا داشتند، به صورتی که حریم حرمتش دریده شد، و به رغم قرآن و سنّت پیامبر (ص) مقام امامتش ربوده شد، و کینه های به جا مانده از جنگ بدر و اُحد را آشکار ساختند، بندهای ایمانشان برید، و در نتیجه به جای یاری علی (ع) به سمت دیگران رفتند». آن حضرت (س) برای تبیین جایگاه حاکمیت در اسلام، الهی بودن منصب امامت و اثبات شایسته نبودن مدعیان حکومت اقدامات مهمی کرد. یکی از این اقدامات روشنگری عمومی در بین مردم بود. حضرت فاطمه (س) برای مقابله با حرکت شتاب زده برخی صحابه در جریان سقیفه برای به دست گرفتن خلافت، شبانه به همراه همسر و فرزندانش برای جلب حمایت مهاجر و انصار به خانه آنان می رفت که پاسخ مؤثری به دنبال نداشت. بعد از آنکه دستگاه خلافت فدک را مصادره کرد برای رویارویی جدی آن حضرت (س) با نظام حاکم زمینه مناسب فراهم گردید و غصب فدک بهانه ای برای به چالش کشیدن غاصبان ولایت شد. به تصریح منابع تاریخی، بخصوص منابع اهل سنت فدک در زمان حیات پیامبر (ص) و بر مبنای دستور الهی به اعطای حقوق نزدیکان (ذی القربی) به فاطمه (س) واگذار و ملک مسلّم او شد ولی دستگاه خلافت به بهانه نفی ارث گذاری انبیا (ص) آنرا مصادره کرد و با وجود علل منطقی و روشن آن حضرت (س) از بازگرداندن آن خودداری ورزید. حضرت فاطمه (س) هم اعتراض کرد و در مسجد به ایراد خطبه و روشنگری سیاسی پرداخت و تا انتهای عمر کوتاه و شریفش با خلیفه سازش نکرد. حضرت زهرا (س) حتی با وصیت خود بعد از شهادت هم یک کنش سیاسی بسیار هوشمندانه انجام داد. ایشان وصیت کرد که احدی از کسانی که به او ستم کرده اند در تشییع جنازه اش حاضر نشوند و شبانه او را دفن کنند. در واقع، با این وصیت نامه، حربه سیاسی از دست حاکمان وقت گرفته شد. آنان می خواستند در مرگ آن حضرت با مرثیه سرایی و اشک و ماتم و ارادت به آن حضرت و تأسف از رحلت او، مخالفت ها و مبارزات حضرت زهرا (س) را در دفاع از حریم ولایت تحت الشعاع قرار داده و خلافت غاصبانه خویش را در اذهان جامعه برحق جلوه کنند. اما دفن شبانه آن حضرت و نامشخص بودن مکان دفن ایشان، این سوال را در بین امّت اسلامی ایجاد کرد که چرا دخت گرامی پیامبر و یگانه گوهر گران قدر او چنین وصیّتی کرده است؟ با عمل به وصیّت آن حضرت توسط حضرت علی (ع) اذهان جامعه گرفتار شک و تردید شد و تا حد زیادی مشروعیت خلیفه وقت زیر سوال رفت و مظلومیت آن حضرت بیشتر نمایان شد.
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب