خرید زندگی
گزارش خرید زندگی؛

زنان در تاریخ کربلا استقامت در عین گمنامی

زنان در تاریخ کربلا استقامت در عین گمنامی

خرید زندگی: تاریخ گواهی می دهد که اگر زنان یک جامعه برای یاری دین خدا و پشتیبانی از حجتش کمر همت ببندند کسی را یارای مقابله با چنین امتی نخواهد بود.



مینا یاری - گروه جامعه، خبرگزاری مهر؛ طفل را که در آغوش او گذاشتند، حالش دگرگون بود. به چشمان کودکش نگریست. طفل اما به طلب شیر زبان دور دهان می چرخاند. مادر جوان لحظه ای درنگ کرد گویی چیزی به خاطرش آمده بود. جانماز کوچکی که به همراه داشت را طلبید. بسته کوچکی به آن سنجاق کرده بود. زیر لب بسم الله گفت و بسته را باز کرد. حالا دیگر کم کم اشک می ریخت. تربت کربلا را از قبل آماده کرده بود. ذره ای برداشت و در دهان طفلش گذاشت. صورتش خیس شده بود قبل از هر چیز باید کام کودک را با تربت باز می کرد. باید حسینی بار می آمد و این نخستین قدم بود.
قرن ها از عاشورا می گذرد و هنوز این زنان هستند که نخستین قدم ها را برای حسین برمی دارند. برای تربیت نسل حسینی، برای نقش آفرینی در نهضتی که هنوز پابرجا است و خونی که هنوز می جوشد. مردان بزرگ تاریخ به پشتیبانی آنان وارد میدان شدند و حماسه آفریدند. امتی که زنان مؤمن و متعهد، طلایه دار آن باشند، بن بست ندارد، متوقف نمی گردد. واقعه کربلا پر است از این نقش آفرینی ها، پر است از بانوانی که پای امر ولی ایستادند، هرچند کسی آنها را نشناخت.
اما نیک که بنگریم رد پای آنان را خواهیم یافت. خواهیم دید که در ماجرای کربلا زنان هاشمی و غیر هاشمی مورد آزمایش قرار گرفته و سربلند از آن بیرون آمدند و کردارشان، تبدیل به فرهنگ شد که از دل تاریخ تا به امروز آمده و به ما رسیده است.
از همین رو است که شهید مطهری در کتاب حماسه حسینی می گوید: «تاریخ کربلا، یک حادثه و تاریخ مؤنث است، یعنی یک حادثه مذکر - مؤنث است. حادثه ای که مرد در آن نقش دارد، زن نقش دارد، ولی مرد در مدار خودش، و زن در مدار خودش».

ایستادگی زنان در مقابل دشمن؛ رمز پیروزی
تلقی عمومی در جنگ ها همیشه بر این است که زنان زودتر از مردان در معرض تزلزل قرار می گیرند و از آنجا که بر سایر افراد اثرگذار هستند، این شکست روحی می تواند رزمندگان را مغلوب دشمن کند. بدین جهت دشمن همیشه برای شکستن اراده سربازان اسلام به زنان و کودکان فشار می آورد. همان چیزی که امروز در غزه شاهد آن هستیم و روزی هم در کربلا رخ داد. اما آن چه دشمن را ناکام می گذارد استقامت زنانه است.
اگر زنان امت تصمیم به ایستادگی بگیرند دشمن کاری از پیش نخواهد برد. ماجرای کربلا این مساله را اثبات کرد تا جایی که امام ادامه مسیر نهضت، بعد از شهادتش را با محوریت زینب سلام الله به زنان سپرد. ولایت امام به شکلی نبود که هر کسی را با خود همراه کند. او زنانی را برگزید که اهل ایثار باشند. یاری دین خدا را بر زندگی شخصی اولویت بدهند تا در صفوف دفاع از حق قرار گیرند.
رهبر معظم انقلاب می فرماید: «زینب، آن کسی است که از لحظه شهادت امام حسین، این دفعه امانت را بر دوش گرفت و شجاعانه و با کمال اقتدار؛ آن چنان که شایسته دختر امیرالمؤمنین است، در این راه حرکت کرد. اینها توانستند اسلام را جاودانه کنند و دین مردم را حفظ نمایند. امام حسین، خواهرش زینب و اصحاب و دوستانش، با این حرکت، تاریخ را نجات دادند».
مقاومت جانانه زنان عاشورایی به فرماندهی زینب سلام الله و رسوا کردن دشمن و عاقبت روایت نور و ظلمت ماجرای کربلا، وظیفه ای بود که آنان در تبیین پیام کربلا بر عهده گرفتند. شیوه ها اما بطورکامل زنانه بود. آنان از پس زنانه زیستن، زنانه به وقایع نگریستن و حتی در وقت لزوم، زنانه گریستن از مدفون شدن پیام عاشورا در سرزمین کربلا جلوگیری کردند. پیامی که تاریخ را از سال ۶۱ هجری تا کنون درنوردید و از همان بدو تولد و در آغوش مادران نام حسین را بر قلوب شیعیان حک کرد.
گمنام اما درخشان در پشتیبانی از قیام امام
این نقش آفرینی ها از قبل از واقعه ظهر عاشورا شروع شده بود. نخستین حربه دشمن در به زانو درآوردن مردان قیام امام حسین در کوفه صورت گرفت. در صورتیکه زنان کوفی به تحریک عوامل ابن زیاد نقش پررنگی در منصرف کردن مردان از یاری مسلم بن عقیل ایفا کرده بودند، زنی در کوفه به نام «طوعه» با شجاعت و وفاداری بدون این که ترسی به دل راه دهد مسلم را پناه داد. در کتاب نقش زنان در حماسه عاشورا آمده است که او از مؤمنان و معتقدان واقعی به دوده بود. در بین این همه زن که زندگی شخصی و عافیت خود و کسانشان را بر جان امام و حفظ اسلام ترجیح دادند، شجاعتی این چنین، از زنی تنها، ستودنی است.
در همین کوفه شجاعت های این چنینی باز هم پیدا می شد. ماجرای «همسر میثم تمار» را کمتر کسی می داند. زنی شجاع و شیفته دوده که در زمانی که کسی جرأت نداشت جنازه مسلم، هانی و حنظلة بن مرّه همدانی را که به دست سربازان ابن زیاد شهیده شده و بدون غسل و کفن در میدان کوفه رها شده بودند، دفن کند، خودش پنهانی جنازه ها را به خانه منتقل کرد و نیمه شب به دور از چشم مأموران ابن زیاد در کنار مسجد اعظم کوفه به خاک سپرد.
«ماریه سعدیه» را نیز کسی نمی شناسد او که همسر و فرزندانش را در جنگ جمل و در رکاب امیرالمومنین از دست داده بود. قبل از شروع قیام امام حسین و در خفقانی که ابن زیاد در بصره به وجود آورده بود، خانه اش را وقف مجالس شیعیان برای یاری امام کرد.
اما نام «دُلهم» آشناست. همان زنی که همسرش زهیر به قین را برای دیدار با امام تشویق کرد. دیداری که زهیر را در زمره یاران اباعبدالله قرار داد و دُلهم را به همراهی با کاروان کربلا مشرف کرد. زهیر یکی از برجسته ترین یاران امام بود و در روز عاشورا نقش بی بدیلی ایفا کرد. اما اگر آن روز دُلهم عافیت طلبی پیشه می کرد، اثری از نام زهیر بن قین هم در تاریخ نمانده بود.
همانند همسر حبیب بن مظاهر. نامه امام به حبیب برای همسرش اتمام حجت بود. او حبیب را از کوفه روانه دشت بلا کرد.
«صفیه» دختر عبدالله بن عفیف هم در قیام کوفیان به خون خواهی امام، چشمان پدر برای نبرد شده بود و طعم زندان مخوف ابن زیاد را چشید تا او هم سهمی از یاری حسین داشته باشد و نامش در تاریخ بماند.

با همه توان در رکاب حسین
زنان کاروان حسین، با بینشی عمیق، به پشتیبانی از امام پرداختند. آنها چه پیش از شروع قیام و چه پس از آن، حامیانی استوار و فداکار برای مولایشان بودند و این را با تشویق مردان به مبارزه، خطابه های شورانگیز و با صبر و استقامت در اسارت به اثبات رسانیدند. تاریخ عاشورا نمونه های مختلفی از این شیرزنان را به ما معرفی می کند.
«ام وهب» همراه با همسرش عبدالله بن عُمَیر به کربلا آمد. آنان از کوفه گریختند و شبانه خودرا به امام رساندند. شجاعت او به حدی بود که در روز عاشورا بدون واهمه و با در دست گرفتن عمود خیمه ای به میدان شتافت. اما امام او را از جنگ منع کرد و به خیمه بازگرداند. بعد از شهادت عبدالله بر بالین همسرش حاضر شد. غلام شمر به دستور اربابش ضربه ای بر سر این شیرزن وارد کرد. شهادت در رکاب حسین روزی او بود تا تنها زن شهید دشت نینوا باشد.
«بحریه» مادر عمرو بن جُناده به همراه پسر و همسرش به کربلا آمده بود. بعد از شهادت جُناده امام اذن جهاد به عمرو بن جناده را منوط به رضایت مادرش کرده بود. بحریه، این زن مؤمن و فداکار با آنکه همسرش را از دست داده بود فرزند را برای دفاع از حرم آل الله راهی میدان کرد و بعد از شهادت پسر، دشمن سر بریده او را برای این مادر داغدیده آورد. اما او سر فرزند را به سمت سپاه دشمن پرتاب نمود و اظهار داشت: ما چیزی را که در راه خدا داده ایم، باز پس نمی گیریم و خود با کاروان اسرا به شام رفت.
«مادر وهب بن عبدالله کلبی» نصرانی مسلک بود. او همراه با پسر و عروسش از میانه راه با امام همراه شد. وهب نصرانی تازه مسلمان بود اما خیلی زود راهش را پیدا کرده و مرادش را یافت. مادرش او را برای یاری امام به میدان نبرد فرستاد تا نامش در بین شهدای کربلا جاودانه شود.
بعضی از زنان کاروان کربلا، حتی برای گرفتن پیکر شهدایشان از خیمه ها بیرون نمی آمدند و صدا به گریه و شیون بلند نمی کردند، تا مبادا امام را شرمنده خود کنند. تعداد این زنان کم نیست. این ها فقط قسمتی از زنان غیر هاشمی نهضت حسینند.

اولین مرثیه خوانی ها برای سید الشهدا
دختران و خواهران امام بعد از وقایع عاشورا در تمام مدت اسارت و بعد از آن برای خلق غفلت زده آن چه را که در کربلا گذشته بود، روایت کردند. خطبه های زینب علیهاالسلام، اُمّ کلثوم و فاطمه بنت الحسین در راه کربلا تا کوفه و شام در امتداد ایفای نقش پیام رسانی است.
ماجرای دفن شهدای کربلا نیز گواهی بر این مدعا است که هر جا زنان اراده کرده اند رخوت و سستی از مردان نیز دور شده و آنان را به میانه میدان کشانده است. «زنان بنی اسد» زمانی که مردانشان از ترس مأموران ابن زیاد از دفن شهدا سرباز می زدند، مویه کنان راهی دشت نینوا شدند. این حرکت سبب شد تا مردان قبیله بنی اسد نیز دست به کار شوند و پیکر شهدا بعد از سه روز به خاک سپرده شد.
اولین روضه ها را هم زنان برپا کردند و به ذکر مراثی دوده پرداختند. این گریه از روی شکست و ضعف نبود. بلکه روایتگر حماسه بود و به عنوان یک حرکت سیاسی در راستای رسواسازی قتله‌ی کربلا و رساندن صدای امام به گوش خلایق اثرگذار بود. «ام سلمه» همسر پیامبر قبل از همه به سوگ حسین نشست چونکه پیامبر صلی الله قبل از وفاتش خبر شهادت حسین مقابل السلام را به او داده بود.
چگونه می توان مادر چهار شهید را یاد نکرد؟ «ام البنین» چه جوانانی تقدیم راه حسین کرد و سپس اشک و مرثیه خودرا سلاح رسوایی دشمن قرار داد. شاید او نخستین روضه خوان کربلا باشد.
نقل است که بانو «رباب» پس از شهادت امام حسین دیگر در سایه ننشست و عمری کوتاه داشت. او نیز سوگواری بر امام شهیدان را تا لحظه مرگ ترک نکرد.
وقتی کاروان بازماندگان کربلا به مدینه رسیدند، «ام لقمان» دختر عقیل بن ابیطالب گروهی از مردم مدینه را به استقبال آن کاروان مصیبت زده تهییج کرد و با آن گروه به پیشواز آمد. «ام لقمان» اشعاری در رسای شهدا خواند در صورتیکه صدای گریه مردم در مدینه پیچیده بود.

زنان در متن حوادث مهم تاریخی
اما همه این نقش آفرینی ها حول محور پر صلابت «زینب سلام الله» بود. صبر و مقاومت و روحیه بخشی، پرستاری از کودکان و پاسداری از ارزش های دین، مدیریت زنان و کودکان سوگوار و اسیر، توبیخ و سرزنش ستمکاران، پشتیبانی از امام زین العابدین و کوشش برای حفظ جان او و هر آن چه از زینب سلام الله می دانیم، در تاریخ نمونه ندارد. «زینب سلام الله» این شرایط وخیم بعد از شهادت امام و یارانش را مدیریت کرد و کاروانِ لطمه دیده و مصیبت زده و بی خانمان را با عزّت، شکیبایی و بردباری به مدینه رساند. او این نهضت را جاودانه کرد و تا امروز و الان آورد و به ما رساند.
«او زن تاریخ است؛ این جوهر زنانه مؤمن، این جور خودش را در وضعیت دشوار نشان میدهد. این زن است که الگوست؛ الگو برای همه مردان بزرگ عالم و زنان بزرگ عالم. این بانوی بزرگ اسلام بلکه بشریّت، توانست در مقابل کوه سنگین مصائب، قامت خودرا استوار و برافراشته نگه دارد؛ حتّی لرزشی هم در صدای این بانوی بزرگ از این همه حادثه پدید نیامد؛ هم در برخورد با دشمنان، هم در برخورد با مصیبت و حوادث تلخ، مثل یک قلّه سرافراز استواری ایستاد؛ درس شد، الگو شد، پیشوا شد، پیشرو شد». (رهبر انقلاب)
این حرکت را فاطمه زهرا سلام الله علیها در دفاع از امیرمومنان آغاز کرد که در کربلا شدت گرفت. فرهنگ زنان عاشورایی را امروز هم می توان دید. مگر انقلاب اسلامی ایران بدون حضور زنان به بار می نشست؟ و یا حماسه دفاع مقدس. رهبر معظم انقلاب در این خصوص فرموده اند: «اگر زن ها حماسه جنگ را نمی سرودند و جنگ را در بین خانه ها به عنوان یک ارزش تلقی نمی کردند، مردها اراده و انگیزهٔ رفتن به میدان جنگ را پیدا نمی کردند».
تاریخ گواهی می دهد که اگر زنان یک جامعه برای یاری دین خدا و پشتیبانی از حجتش کمر همت ببندند کسی را یارای مقابله با چنین امتی نخواهد بود.
همان طور که رهبر معظم انقلاب فرمود: «در حادثه کربلا، خون بر شمشیر پیروز شد، عامل این پیروزی، حضرت زینب بود؛ والّا خون در کربلا به اتمام رسید. حادثه نظامی با شکست ظاهری نیروهای حق در حوزه ی عاشورا به انتها رسید؛ اما آن چیزی که سبب شد این شکست نظامیِ ظاهری، تبدیل به یک پیروزی قطعیِ دائمی شود، عبارت بود از منش زینب کبری؛ این حادثه نشان داد که زن در حاشیه تاریخ نیست؛ زن در متن حوادث مهم تاریخی قرار دارد».



منبع:

1403/04/26
12:59:00
5.0 / 5
289
تگهای خبر: زنان , زندگی , مال
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۹ بعلاوه ۲
خرید زندگی